تسوج

تسوج شهر من

تسوج

تسوج شهر من

تسوج
نماز جمعه
آخرین مطالب
نویسندگان

۴۷ مطلب با موضوع «چهارده معصوم» ثبت شده است

چهارشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۰۵ ق.ظ

صادق ال محمد

صادق آل محمد

 

با توجه به اینکه همه امامان صادق و راستگو هستند چرا تنها به امام ششم جعفر صادق میگویند؟

پاسخ: لقب صادق را جدش پیامبر به او داده است، در روایتى از رسول خدا آمده است که فرمود: ... و خداوند از صلب فرزندم محمد باقر پسرى آورد که کلمه حق و زبان صدق و راستى است. ابن مسعود مى پرسد: نام او چیست ؟ پیامبر مى‏فرماید: جعفر صادق که راستگو و درست کردار است و هر کس به او طعن زند و بدگوید و هر که دست رد بر سینه او زند، به من بد گفته و دست رد بر سینه من زده است.

از امام زین­ العابدین‏  سؤال شد: چرا به امام صادق‏  صادق گفته می‏شود و حال آن که همه شما صادق و راستگو هستید؟ فرمود: رسول خدا فرمود: «موقعی که فرزند من جعفر بن محمد بن علی بن حسین‏  متولد شد، او را صادق بگویید، زیرا پنجمین فرزند او جعفر (جعفر کذاب) نام دارد و به­ دروغ ادعای امامت خواهد کرد و نزد خدا کذاب و افترا زننده به خدا است» (1)

بنا بر این با این نام گذاری می خواستند بگویند که در میان امامان فقط یک جعفر وجود دارد و اگر جعفر دیگری ادعای امامت کرد، او یقینا کذاب و دروغگو است .

1- شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة،ص319؛ علل الشرایع،ج1،ص234؛ احتجاج طبرسی، ج2،ص49؛ الخرائج راوندی ،ج1،ص269؛ مناقب ابن شهرآشوب،ج3،ص393.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۰۵
ali montazeri
شنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۹:۱۵ ب.ظ

حکمران امانتدار است نه مالک

حکمران امانتدار است نه مالک

اندیشه‏اى خطرناک و گمراه کننده در قرون جدید میان بعضى از دانشمندان اروپایى پدید آمد که در گرایش گروهى به ماتریالیسم سهم بسزایى دارد،و آن اینکه نوعى ارتباط تصنعى میان ایمان و اعتقاد به خدا از یک طرف و سلب حق حاکمیت توده مردم از طرف دیگر بر قرار شد.مسؤولیت در برابر خدا مستلزم عدم مسؤولیت در برابر خلق خدا فرض شد و حق الله جانشین حق الناس گشت.ایمان و اعتقاد به ذات احدیت-که جهان را به‏«حق‏»و به‏«عدل‏»بر پا ساخته است-به جاى اینکه زیر بنا و پشتوانه اندیشه حقوق ذاتى و فطرى تلقى شود،ضد و مناقض آن شناخته شد و بالطبع حق حاکمیت ملى مساوى شد با بى خدایى.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۱۵
ali montazeri
شنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۹:۱۰ ب.ظ

ولادت و حسب و نسب امام علی ع

ولادت و حسب و نسب

 

جمعه بود، و سیزدهم ماه رجب از سال دهم قبل از بعثت. جهان با لحظه حساس تاریخ خود، هنوز ده سال فاصله داشت، باید این لحظه حساس با بعثت رسول خدا تکوین یابد و نقطه عطفی در تاریخ بشریت بوجود آورد. نقطه ای که دنیای کهنه و فرسوده را از دنیای جدیدش جدا کند. خداوند در تدارک مقدمات این جهش تاریخی بود.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۱۰
ali montazeri
شنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۳، ۰۴:۱۲ ب.ظ

فرازی از دعا ی عرفه

فرازی از دعای غرفه

اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لَیْسَ لِقَضآئِهِ دافِعٌ وَلا لِعَطائِهِ مانِعٌ وَلا کَصُنْعِهِ

ستایش خاص خدایى است که نیست براى قضا و حکمش جلوگیرى و نه براى عطا و بخششش مانعى و نه مانند ساخته اش

صُنْعُ صانِعٍ وَهُوَ الْجَوادُ الْواسِعُ فَطَرَ اَجْناسَ الْبَدائِعِ واَتْقَنَ

ساخته هیچ سازنده اى و او است بخشنده وسعت ده که آفرید انواع گوناگون پدیده ها را و

بِحِکْمَتِهِ الصَّنائِعَ لا تَخْفى عَلَیْهِ الطَّلایِعُ وَلا تَضیعُ عِنْدَهُ الْوَدائِعُ

به حکمت خویش محکم ساخت مصنوعات را طلایه ها(ى عالم وجود) بر او مخفى نیست و امانتها در نزد او ضایع نشود

جازى کُلِّ صانِعٍ وَرائِشُ کُلِّ قانعٍ وَراحِمُ کُلِّ ضارِعٍ وَمُنْزِلُ

پاداش دهنده عمل هر سازنده و سامان دهنده زندگى هر قناعت پیشه و مهربان نسبت به هر نالان ، فروفرستنده

الْمَنافِعِ وَالْکِتابِ الْجامِعِ بِالنُّورِ السّاطِعِ وَ هُوَ لِلدَّعَواتِ سامِعٌ

هر سود و بهره و آن کتاب جامع که فرستادش بوسیله نور آن نور درخشان و او است که دعاها را شنواست

وَلِلْکُرُباتِ دافِعٌ وَلِلدَّرَجاتِ رافِعٌ وَلِلْجَبابِرَةِ قامِعٌ فَلا اِلهَ غَیْرُهُ وَلا

و گرفتاریها را برطرف کند و درجات را بالا برد و گردنکشان را ریشه کن سازد پس معبودى جز او نیست و

شَىْءَ یَعْدِلُهُ وَلَیْسَ کَمِثْلِهِ شَىْءٌ وَهُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُاللَّطیفُ الْخَبیرُ

چیزى با او برابرى نکند و چیزى همانندش نیست و او شنوا است و بینا و دقیق و آگاه

وَهُوَ عَلى کُلِّشَىْءٍ قَدیرٌ

و او بر هرچیز توانا است

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۳ ، ۱۶:۱۲
ali montazeri




تسبیحات حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله در روز عرفه


پس فرموده بخوان این تسبیحات را که مروى از حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله


است و سیّد بن طاوُس در اقبال ذکر فرموده :


سُبْحانَ الَّذى فِى السَّمآءِ عَرْشُهُ سُبْحانَ الَّذى فِى الاَْرْضِ حُکْمُهُ

منزه است خدایى که در آسمان است عرش او منزه است خدایى که در زمین است فرمان و حکمش

سُبْحانَ الَّذى فِى الْقُبوُرِ قَضآؤُهُ سُبْحانَ الَّذى فِى الْبَحْرِ سَبیلُهُ

منزه است خدایى که در گورها قضا و فرمانش جارى است منزه است خدایى که در دریا راه دارد

سُبْحانَ الَّذى فِى النّارِ سُلْطانُهُ سُبْحانَ الَّذى فِى الْجَنَّةِ رَحْمَتُهُ

منزه است خدایى که در آتش دوزخ سلطنتش موجود است منزه است خدایى که در بهشت رحمت او است

سُبْحانَ الَّذى فِى الْقِیمَةِ عَدْلُهُ سُبْحانَ الَّذى رَفَعَ السَّمآءَ سُبْحانَ

منزه است خدایى که در قیامت عدل و دادش برپا است منزه است خدایى که آسمان را بالا برد منزه است خدایى

الَّذى بَسَطَ الاْرْضَ سُبْحانَ الَّذى لا مَلْجَاَ وَلا مَنْجا مِنْهُ اِلاّ اِلَیْهِ پس

که زمین را گسترد منزه است خدایى که ملجا و پناهى از او نیست جز بسوى خودش * *

بگو سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ وَلا اِلهَ اِلا اللّهُ وَاللّهُ اَکْبَرُ صد مرتبه

* * منزه است خدا و حمد از آن خدا است و معبودى جز خدا نیست و خدا بزرگتر از توصیف است


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۳ ، ۱۶:۱۰
ali montazeri
شنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۳، ۰۴:۰۹ ب.ظ

روز عرفه


روز عرفه، روز شناخت است، عرفه روزی است که خدای سبحان بندگان خود را به عبادت و اطاعت خویش فرا می‌خواند و خوان کرم و احسان و لطف خود را برای آنان می‌گسترد و درهای مغفرت و بخشش و رحمتش را بر روی بندگانش می‌گشاید.

 

امام سجاد(ع) در روز عرفه خطاب به سائلی که از مردم تقاضای کمک مىکرد، فرمود: واى بر تو! آیا در این روز از غیر خدا تقاضا مىکنى؟ حال آنکه در این روز امید مىرود که بچههاى در شکم هم از فضل خدا بی‌نصیب نمانند و سعید شوند.



حاجیان جمعند دورهم همه

پس کجا رفته حسین فاطمه

حاجیان رفتند یکسر در منا

پس چرا اورفته سوی کربلا

او به جای مور سر سر می دهد

قاسم و عباس و اکبر می دهد

سعی حج او صفا با خنجر است

مروه اش قبر علی اصغر است


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۳ ، ۱۶:۰۹
ali montazeri
دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۱۴ ب.ظ

دیوانه واقعی

 دیوانه واقعی

روزی از روزها که پیامبر خدا( صلّی الله علیه و آله) از کوچه‌های عبور می‌کرد، عده ای از مردم را دید که در آنجا جمع شده‌اند. حضرت از آنها پرسید: بر گِرد چه جمع شده‌اید؟
عرض کردند: دیوانه اى است که اعمال جنون آمیز و خنده آورش مردم را متوجه خود ساخته.
پیامبر آنها را به سوی خود فراخواند و فرمود:
او مریض است و دیوانه نیست. اما مى خواهید دیوانه واقعى را به شما معرفى کنم؟
همه خاموش بودند و با تمام وجودشان گوش مى دادند. عرض کردند: بفرمایید، اى رسول خدا. حضرت فرمود:
إنّ المَجنونَ حَقَّ المَجنونِ المُتَبَختِرُ فی مِشیَتِهِ، النّاظِرُ فی عِطفَیهِ، المُحَرِّکُ جَنبَیهِ بمَنکِبَیهِ، یَتَمَنّى علَى اللّهِ جَنَّتَهُ و هُو یَعصیهِ، الذی لا یُؤمَنُ شَرُّهُ و لا یُرجى خَیرُهُ فذلکَ المَجنونُ و هذا المُبتَلى.[1]
دیوانه حقیقى کسى است که با تکبر و غرور راه مى رود، متکبّرانه به دو طرف خود نگاه مى کند و پهلوهایش را با شانه هایش حرکت مى دهد. نافرمانى خدا مى کند و با این حال بهشت او را آرزو مى کند. کسى از شرّ او ایمن نیست و به خیرش امیدى نمى رود. پس دیوانه واقعى او است و این را که دیدید تنها یک بیمار است.

پی نوشت :
1. الخصال، ص332.1.برگرفته از نرم افزار احکام روان شناختی، مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی برای
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۳ ، ۱۹:۱۴
ali montazeri
دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۱۱ ب.ظ

حسن رفتار – جذب دیگران

حسن رفتار جذب دیگران 

پیامبر در مسجد نشسته بود. کنیزی وارد مسجد شد و خود را به نزدیکی پیامبر رساند. آرام ،آرام از کنار به پیامبر نزدیک شد. مثل اینکه می خواست دیده نشود. وقتی به نزد پیامبر رسید دستش را جلو برد که ناگهان پیامبر خدا متوجه او شدند و از جا برخاستند. کنیز حیا کرد و عقب رفت اما چیزی نگفت پیامبر هم از او چیزی نپرسیدند و دوباره سرجای خود نشستند. بعد از مکث کوتاهی کنیز دوباره به پیامبر اکرم نزدیک شد و گوشه لباس پیامبر را گرفت. پیامبر تا متوجه این حرکت کنیز شدند دوباره بدون اینکه حرفی بزنند از جا برخاستند. کنیز باز هم دستش را به سرعت کشید و یک قدم از پیامبر فاصله گرفت. پیامبر که دیدند کنیزک عقب رفت دوباره سرجایشان نشستند و به ذکر خود مشغول شدند. لحظاتی گذشت تا اینکه رسول خدا دوباره متوجه تکرار رفتار کنیزک شدند این بار قبل از آنکه دستش به لباس پیامبر برخورد کند باز حضرت با عجله از جا برخاستند این حرکت برای بار چهارم هم تکرار شد ولی این بار حضرت دیگر ننشستند و حرکت کردند. که ناگهان دست کنیز به لباس پیامبر برخورد کرد و پس از آن پیامبر را رها کرد و با خوشحالی و به سرعت به طرف درب مسجد روان شد. ادامه دارد ...

اما برخی از مردم که شاهد ماجرا بودند جلوی او را گرفتند و به او گفتند ما دیدیم که تو سه مرتبه رسول خدا را بلند کردی . اما نه او چیزی به تو گفت و نه تو چیزی به او گفتی. قضیه چه بود ؟ از او چه می خواستی ؟
کنیز گفت در خانه ی ما کسی مریض است . به دستور اربابم آمدم تا نخی از لباس پیامبر بکنم و برای شفا به خانه ببرم. اما هر بار که نزدیک پیامبر می شدم ایشان متوجه من می شدند و از جا بلند می شدند. من شرم داشتم در حالیکه خودشان نگاه می کنند، تار نخی از لباسشان جدا کنم و از خودشان هم نمی خواستم درخواست کنم. تا اینکه در مرتبه ی چهارم موفق شدم از لباس ایشان یک رشته نخ جدا کنم .

مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، طبرسی، ص222

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۳ ، ۱۹:۱۱
ali montazeri
دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۰۸ ب.ظ

پرهیزکاری در عین گرفتاری

پرهیزکاری در عین گرفتاری 

در فتح خیبر هنگامی که گرسنگی شدید، بر مسلمانان مستولی گردیده بود و آنان با خوردن گوشت حیواناتی که خوردن آنها مکروه است، گرسنگی را برطرف می کردند، چوپان سیاه چهره ای که برای یهودیان گله داری می کرد، حضور پیامبر شرفیاب گردید و درخواست نمود که حقیقت اسلام را بر او عرضه بدارد.او در همان جلسه بر اثر سخنان نافذ پیامبر ایمان آورد، و گفت: این گوسفندان همگی در دست من امانت است، و اکنون که رابطه من با صاحبان گوسفندان بریده شد، تکلیف من چیست؟ !
پیامبر در برابر دیدگان صدها سرباز گرسنه، با کمال صراحت فرمود: «در آئین ما خیانت به امانت یکی از بزرگترین جرمها است. بر تو لازم است همه گوسفندان را تا در قلعه ببری و همه را به دست صاحبانشان برسانی». او دستور پیامبر را اطاعت نمود و بلافاصله در جنگ شرکت کرد و در راه اسلام جام شهادت نوشید.

آری، پیامبر نه تنها در دوران جوانی، لقب «امین » گرفته بود، بلکه در تمام حالات امین و درستکار بود.در تمام دوران محاصره، رفت و آمد گله های قلعه، در صبح و عصر، کاملا آزاد بود، و یک نفر از مسلمانان در فکر ربودن گوسفندان دشمن نبود. زیرا آنان در پرتو تعالیم عالی رهبر خود، امین و درستکار بار آمده بودند.تنها یک روز که گرسنگی شدیدی بر همه آنها غالب گردیده بود، دستور داد، دو راس گوسفند از گله بگیرند، و باقیمانده را رها کنند، تا آزادانه وارد دژ شوند، و اگر اضطرار شدید در کار نبود، هرگز دست به چنین کار نمیزد.از اینرو، هر موقع شکایت سربازان خود را از گرسنگی می شنید، دست به دعا بلند می کرد و می گفت: بارالها! دژی که مرکز غذا است، به روی سربازان بگشا و هرگز اجازه نمی داد، بدون فتح و پیروزی به اموال مردم دستبرد زنند.
برگرفته از کتاب فروغ ابدیت، آیت الله سبحانی، ص729.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۳ ، ۱۹:۰۸
ali montazeri
پنجشنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۳، ۰۸:۲۷ ق.ظ

گر پرده ز رخ باز نماید مهدی


گر پرده ز رخ باز نماید مهدی

 از خلق جهان دل برباید مهدی


ای شیعه چنان منتظر مولی باش

گویی که همین جمعه میاید مهدی . . .



عمرم تمام گشت ز هجران روی تو


ترسم شها به خاک برم آرزوی تو


با آن که روی ماه تو از دیده شد نهان


عشاق را همیشه بود دیده سوی تو


بیا دوباره پاک کن ز جاده‌ها غبار را


به عاشقان نوید ده رسیدن بهار


تمام لحظه‌های من فدای یک نگاه تو


بیا و پاک کن ز دل حدیث انتظار را . . .


 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۳ ، ۰۸:۲۷
ali montazeri