تسوج

تسوج شهر من

تسوج

تسوج شهر من

تسوج
نماز جمعه
آخرین مطالب
نویسندگان

۹ مطلب با موضوع «ایام الله» ثبت شده است

سه شنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۲، ۰۹:۵۲ ق.ظ

قیام 29 بهمن تبریز

قیام 29 بهمن تبریز

تاریخ معاصر آذربایجان، در کمتر از یک قرن دو نقش عمده در تحولات ایران ایفا نموده است؛ قیام مردم تبریز در دوره استبداد صغیر و شکست محمدعلی شاه و قیام 29 بهمن 56 علیه محمدرضا شاه که هر دو تأثیر شگرفی در روند تاریخ معاصر ایران به جا گذاشته است. در بررسی مسیر حوادث منجر به پیروزی انقلاب اسلامی، قیام 29 بهمن تبریز اولین حلقه زنجیره‌ای بود که قیام 19 دی قم را به قیام های پی در پی ایران زمین متصل نمود. با صلاحدید آیت الله قاضی طباطبایی تصمیم بر این شد، در بزرگداشت چهلمین روز شهدای 19 دی  شهر قم مجلس بزرگداشتی در تبریز برگزار شود.لذا به همین مناسب، جمعه 28 بهمن ماه 1356 اعلامیه‌ای با عنوان دعوت مردم به برگزاری مراسم چهلم شهدای قم در مسجد قزل‌لی و در  سطح شهر پخش شد، این اعلامیه به امضای 11 تن از علما و روحانیون از جمله آیت الله قاضی طباطبایی، آیت الله غروی، آیت الله قزلجه‌ای، آیت الله انگجی و ... رسیده بود.یکی دیگر از پیش زمینه ‌های این قیام را می ‌توان در مسجد شعبان تبریز که در آن زمان به پایگاه انقلابیون تبدیل شده بود، جستجو کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۲ ، ۰۹:۵۲
ali montazeri
جمعه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۲، ۰۶:۱۲ ب.ظ

شکوه 22 بهمن

شکوه 22 بهمن

روز 22 بهمن 57 نیز روز نجات ملت ایران از چنگال طاغوتیان زمان، روز آشکار شدن نعمت بزرگ الهی; یعنی، استقلال و آزادی بوداین مسلم است که هر ملتی تا از وابستگی ها نجات پیدا نکند و از چنگال اسارت و استثمار آزاد نشود، نمی تواند نبوغ و استعداد خود را آشکار سازد و در راه «الله » که راه مبارزه با هر گونه شرک و ظلم و بیدادگری است، گام نهد

یادآوری 22 بهمن

یادآوری یوم الله 22 بهمن



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۲ ، ۱۸:۱۲
ali montazeri

 

خاطره مقام معظم رهبرى از روز بازگشت امام خمینى (ره) به ایران


یکى از خاطرات خیلى جالب من، آن شب اوّلى است که امام وارد تهران شدند؛ یعنى روز دوازدهم بهمن - شب سیزدهم - شاید اطّلاع داشته باشید و لابد شنیده‌اید که امام، وقتى آمدند، به بهشت زهرا رفتند و سخنرانى کردند، بعد با هلى‌کوپتر بلند شدند و رفتند.

تا چند ساعت کسى خبر نداشت که امام کجا هستند! علّت هم این بود که هلى‌کوپتر، امام را در جایى که خلوت باشد برده بود؛ چون اگر مى‌خواسشت جایى بنشیند که جمعیت باشد، مردم مى‌ریختند و اصلاً اجازه نمى‌دادند که امام، یک جا بروند و استراحت کنند. مى‌خواستند دور امام را بگیرند.

هلى‌کوپتر در نقطه‌اى در غرب تهران رفت و نشست، بعد اتومبیلى امام را سوار کرد. همین آقاى «ناطق نورى» اتومبیلى داشتند، امام را سوار مى‌کنند - مرحوم حاج احمد آقا هم بود - امام مى‌گویند: مرا به خیابان ولى‌عصر ببرید؛ آن‌جا منزل یکى از خویشاوندان است. درست هم بلد نبودند؛ مى‌روند و سراغ به سراغ، آدرس مى‌گیرند، بالاخره پیدا مى‌کنند - منزل یکى از خویشاوندان امام - بى‌خبر، امام وارد منزل آنها مى‌شوند!

امام هنوز نماز هم نخوانده بودند - عصر بود - از صبح که ایشان آمدند - ساعت حدود نه و خرده‌اى - و به بهشت زهرا رفتند تا عصر، نه ناهار خورده بودند، نه نماز خوانده بودند، نه اندکى استراحت کرده بودند! آن‌جا مى‌روند که نمازى بخوانند و استراحتى بکنند. دیگر تماس با کسى نمى‌گیرند؛ یعنى آن‌جا که مى‌روند، با کسى تماس نمى‌گیرند. حالا کسانى که در این ستادهاى عملیاتى نشسته بودند - ماها بودیم که نشسته بودیم - چقدر نگران مى‌شوند! این دیگر بماند. چند ساعت، هیچ کس از امام خبر نداشت؛ تا بعد بالاخره خبر دادند که بله، امام در منزل فلانى هستند و خودشان مى‌آیند، کسى دنبالشان نرود!

من در مدرسه رفاه بودم که مرکز عملیاتِ مربوط به استقبال از امام بود - همین دبستان دخترانه رفاه که در خیابان ایران است که شاید شما آشنا باشید و بدانید - آن‌جا در یک قسمت، کارهایى را که من عهده‌دار بودم، انجام مى‌گرفت؛ دو، سه تا اتاق بود. ما یک روزنامه روزانه منتشر مى‌کردیم. در همان روزهاى انتظار امام، سه، چهار شماره روزنامه منتشر کردیم. عدّه‌اى آن‌جا بودیم که کارهاى مربوط به خودمان را انجام مى‌دادیم.

آخر شب - حدود ساعت نه‌ونیم، یا ده بود - همه خسته و کوفته، روز سختى را گذرانده بودند و متفّرق شدند. من در اتاقى که کار مى‌کردم، نشسته بودم و مشغول کارى بودم؛ ناگهان دیدم مثل این که صدایى از داخل حیاط مى‌آید - جلوِ ساختمان مدرسه رفاه، یک حیاط کوچک دارد که محلِّ رفت و آمد نیست؛ البته آن هم به کوچه در دارد، لیکن محلِّ رفت و آمد نیست - دیدم از آن حیاط، صداى گفتگویى مى‌آید؛ مثل این‌که کسى آمد، کسى رفت. پا شدم ببینم چه خبر است. یک وقت دیدم امام از کوچه، تک و تنها به طرف ساختمان مى‌آیند! براى من خیلى جالب و هیجان‌انگیز بود که بعد از سالها ایشان را مى‌بینم - پانزده سال بود، از وقتى که ایشان را تبعید کرده بودند، ما دیگر ایشان را ندیده بودیم - فوراً در ساختمان، ولوله افتاد؛ از اتاقهاى متعدّد - شاید حدود بیست، سى نفر آدم، آن‌جا بودند - همه جمع شدند. ایشان وارد ساختمان شدند. افراد دور ایشان ریختند و دست ایشان را بوسیدند. بعضیها گفتند که امام را اذیّت نکنید، ایشان خسته‌اند.

براى ایشان در طبقه بالا اتاقى معیّن شده بود - که به نظرم تا همین سالها هم مدرسه رفاه، هنوز آن اتاق را نگه داشته‌اند و ایام دوازده بهمن، گرامى مى‌دارند - به نحوى طرف پله‌ها رفتند تا به اتاق بالا بروند. نزدیک پاگرد پله که رسیدند، برگشتند طرف ما که پاى پله‌ها ایستاده بودیم و مشتاقانه به ایشان نگاه مى‌کردیم. روى پله‌ها نشستند؛ معلوم شد که خود ایشان هم دلشان نمى‌آید که این بیست، سى نفر آدم را رها کنند و بروند استراحت کنند! روى پله‌ها به قدر شاید پنج دقیقه نشستند و صحبت کردند. حالا دقیقاً یادم نیست چه گفتند. به‌هرحال، «خسته نباشید» گفتند و امید به آینده دادند؛ بعد هم به اتاق خودشان رفتند و استراحت کردند.

البته فرداى آن روز که روز سیزدهم باشد، امام از مدرسه رفاه به مدرسه علوىِ شماره دو منتقل شدند که برِ خیابان ایران است - نه مدرسه علوى شماره یک که همسایه رفاه است - و دیگر رفت و آمدها و کارها، همه آن‌جا بود. این خاطره به یادم مانده است






 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۵۳
ali montazeri
پنجشنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۲، ۰۵:۴۳ ب.ظ

هفته وحدت


هفته وحدت بر تمامی مسلمانان جهان مبارک باد


روزهایدوازدهم تا هفدهم ربیع الاول را به عنوان ((هفته وحدت)) نامگذاری کرده اندمنشا این اقدام بر اساس روایاتی است که در خصوص زاد روز نبی مکرم اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و اله مطرح بوده و به سبب آن ، پیروان مذاهب اسلامی ، با اعتقاد به یکی از این دو روز (دوازدهم و هفدهم) با برپایی جشن وسرور و شادمانی ، ارادت خود را به ساحت مقدس و متعالی پیامبر عظیم الشان اسلام ابراز میدارند .

نامگذاریاین ایام بعنوان هفته وحدت ، متضمن حکمتها و نکاتی ظریف است که توجه والتاف به آنها ، برکات مضاعفی را در بهره مندی از میلاد دردانه هستی ، نبیالرحمه ، رحمه للعالمین ، نصیب مسلمانان و جهان اسلام خواهد کرد .

محمد پاک و شفاف و زلال است

که مرات جمال ذوالفقار است
محمد تا نبوت را برانگیخت
ولایت را به کام شیعیان ریخت
ولایت باده ی غیب و شهود است
کلید مخزن سر وجود است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۲ ، ۱۷:۴۳
ali montazeri
شنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۲، ۱۱:۳۲ ق.ظ

جمعه های انتظار


جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد                ناخود آگاه به سمت تو تمایل دارد

بی تو چندیست که در کار زمین حیرانم             مانده ام بی تو چرا باغچه ام گل دارد

شاید این باغچه ده قرن به استقبالت                فرش گسترده و در دست گلایل دارد

تا به کی یکسره یکریز نباشی شب و روز          ماه مخفی شدنش نیز تعادل دارد

کودکی فال فروش است و به عشقت هر روز     میخرم از پسرک هرچه تفال دارد

یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت                 یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد

هیچ سنگی نشود سنگ صبورت ، تنها              تکیه بر  کعبه بزن، کعبه تحمل دارد ...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۲ ، ۱۱:۳۲
ali montazeri
دوشنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۲، ۰۸:۲۳ ب.ظ

لیله المبیت

شب لیلة المبیت

شب اوّل سال سیزدهم بعثت مبداء هجرت حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله بود از مکّه معظّمه به مدینه منوّره و در آن شب در غار ثور مختفى شد و حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام جان خود را فداى جان شریف او نمود و در جاى آن حضرت خوابیده از شمشیرهاى قبایل مشرکین پروا نکرد و فضل خود و مُواساة و برادرى خود را با حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله بر جمیع عالم ظاهر گردانید و آیه کریمه وَمِنَ النّاسِ مِنْ یَشْرى نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ در شاءنش نازل شد روز اوّل علماء گفته اند مستحبّ است که براى تشکّر نعمت سلامتى رسول خدا و امیرالمؤ منین صلوات الله علیهما روزه بدارند .

مفاتیح الجنان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۲ ، ۲۰:۲۳
ali montazeri
چهارشنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۲، ۰۶:۰۳ ب.ظ

برگزاری مراسم بزرگداشت 28 صفر در تسوج

آجرک الله یا صاحب الزمان




رحلت جانگداز پیامبر اکرم و شهادت امام حسن مجتبی و امام رضا بر شیعیان جهان تسلیت باد 




این مراسم با شکوه باحضور نماینده ولی فقیه حضرت حجت الاسلام والمسلمین شیخ ابراهیم بجانی  امام جمعه بخش تسوج  و روحانیت منطقه و اهالی مومن و متدین  بخش تسوج در مسجد جامع این شهر برگزار گردید ، این برنامه با مداحی و سینه زنی اهالی ومیهمانان شروع شده و شرکت کنندگان این مراسم در سوگ وعزای رحلت پیامبر اکرم(ص) و امام حسن مجتبی (ع)به عزاداری پرداختنددر ادامه برنامه حجت الاسلام بجانی امام جمعه تسوج با بیان اهمیت دین و سیره پیامبر اکرم ص و ائمه معصومین ع  در زندگی روزمره مردم مسلمان بیاناتی را ارائه  فرمودند. 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۲ ، ۱۸:۰۳
ali montazeri

آجرک الله یا صاحب الزمان

رحلت جانگداز پیامبر اکرم و شهادت امام حسن مجتبی و امام رضا بر شیعیان جهان تسلیت باد 






ارتحال رسول خدا

شیخ مفید رحمه الله در ارشاد چنین می نویسد: راویان بالاتفاق نقل کرده اند که رسول خدا صلی الله علیه وآله پیش از رحلت خویش، به مردم چنین فرمود: ایهاالناس من پیش از شما از دنیا خواهم رفت و شما بر من وارد خواهید شد و من از ثقلین (کتب و عترت) از شما خواهم پرسید ببینید چطور به جای من آن دو را حفظ خواهیدکرد خدای لطیف و خیبر به من اطلاع داده که آن دو را از هم جدا نخواهند شد تا پیش من آیند از خدا این را خواسته ام و او به من عطا فرموده است. بدانید که من کتاب خدا و عترت و اهل بیت خویش را میان شما می گذارم بر آنها پیشی نگیرید وگرنه اتفاق از دستتان می رود، از آنها دور نمانید وگرنه هلاک می شوید. به آنها چیز نیاموزید که آن ها از شما داناترند. ایهاالناس نبینم که بعد از من از دین خود برگشته و گردن یکدیگر را می زنید. آنگاه روز قیامت مرا در کتبیه ای مانند دریای سیل جرار ملاقات می کنید. بدانید علی بن ابیطالب برادر من و وصی من است. بعد از من تأویل قرآن جهاد خواهد کرد، چنان که من بر تنزیل آن جهاد کردم.آن حضرت در هر مجلس این کلمات را تکرار می کرد، آنگاه اسامة بن زید را فرماندهی داد و فرمود:و با جمهوریت امت از بلاد روم بجایی رود که پدرش در آن جا کشته شده است... و بعد به زیارت قبور بقیع رفت و بر آنها استغفار فرمود...بعد به منزلش برگشت و سه روز در حال تب شدید بود، پس از سه روز به مسجد آمد، سرش را بسته بود، بعد بالای منبر رفت و بر آن نشست و به حاضران چنین فرمود: معاشرالناس! رفتن من از میان شما نزدیک شده. به هر کس که وعده ای کرده ام بیاید و به وعده ام وفا کنم و به هر کس که مقروض ‍ هستم به من اطلاع بدهد. مردم میان خدا و انسان ها جز عمل صالح چیزی نیست که با آن خیری بدهد یا شری را دفع کند؛اگر من هم گناه می کردم هلاک شده بودم؛خدایا شاهد باش که مطلب را رساندم.بعد از منبر پایین آمد و با مردم نماز خواند، ولی سبک و کوتاه. آنگاه داخل منزلش شد.

وصیت پیامبر(ص) در لحظات پایانی

 بخاری در صحیح خود ج 7، ص 156 کتاب الطب باب قول المریض ‍ قواموا عنی از ابن عباس نقل کرده: چون رحلت رسول خدا صلی الله علیه وآله رسید عده ای از مردان از جمله عمربن الخطاب در خانه حضرت بودند. حضرت فرمود: بیایید برای شما نامه ای بنویسم که بعد از آن گمراه نشوید. عمربن الخطاب گفت: مرض پیغمبر غالب شده (هذیان می گوید) قرآن نزد شماست، کتاب خدا ما را کافی است. حاضران با هم به مخاصمه برخاستند.یکی می گفت: نزدیک بروید، پیامبرتان نامه ای بنویسد که بعد از وی گمراه نشوید. بعضی دیگر سخنی مانند عمربن الخطاب می گفتند و چون زیاد قیل وقال کردند، حضرت فرمود: برخیزید و بروید. عبیدالله گوید: عبدالله بن عباس می گفت: بلا و تمام بلا آن است که نگذاشتند رسول خدا صلی الله علیه وآله آن نامه را بنویسد.

مسلم در صحیخ خود ج 2، ص 15 باب ترک الوصیة با سه طریق آن را نقل کرده که عبدالله بن عباس اشک ریزان می گفت: یوم الخمیس و ما یوم الخمیس... احمدبن حنبل نیز آن در مسند خود ج 1، 325 نقل می کند، مرحوم شرف الدین در الراجعات، ص ‍ 238، مراجعه 86 فرماید: کلمه ای که عمر به کار برد این بود که: ان النبی یهجر پیامبر هذیان می گوید چنان که عبدالعزیز جوهری در کتاب سقیفه آورده است؛ولی محدثان نقل به معنی کرده و گفته اند که عمر گفت: ان النبی غلبه الوجع مرض بر پیامبر غالب آمده است.

رسول خدا صلی الله علیه وآله بار سوم: ادعوا الی اخی و صاحبی ام سلمه گفت: علی را بخوانید؛او فقط علی را می خواهد. چون علی علیه السلام را خواندند حضرت به او اشاره کرد، علی علیه السلام سر خویش را کنار دهان حضرت آورد، رسول خدا صلی الله علیه وآله باوی مناجات مفصلی کرد، علی علیه السلام برخاست و در گوشه حجره نشست و رسول خدا صلی الله علیه وآله را خواب برد. آن حضرت از حجره بیرون آمد. مردم گفتند: یا اباالحسن پیامبر چه چیز به شما گفت؟ فرمود:

علمنی الف باب من العلم فتح لی باب الف باب و اوصانی بماانا قائم به ان شاءالله؛ هزار باب از علم به من تعلیم کرد و هر باب هزار باب دیگر بر من گشود و بر من چیزی وصیت کرد که ان شاء الله به عمل خواهم آورد بعد مرضش باز شدت یافت و علائم مرگ نمایان گردید و علی علیه السلام در محضرش حاضر بود. فرمود: یا علی! سر مرا در آغوش خود بگیر که امر خدا آمده وچون روح من خارج شد آن را با دستت بگیر و به صورت خویش مسح کن. سپس مرا روبه قبله نماز و به تجهیز من مباشرت کن و اول تو بر من نماز بخوان و از من جدا مباش تامرا در قبرم دفن کنی و از خدای تعالی مدد بخواه.

علی علیه السلام سر آن حضرت را در آغوش گرفت و فاطمه علیهاالسلام سر پایین آورد، به چهره پدرش نگاه کرده و ناله و گریه می نمود .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۲ ، ۱۷:۲۷
ali montazeri
دوشنبه, ۹ دی ۱۳۹۲، ۰۷:۵۱ ب.ظ

حماسه نهم دی




حماسه عظیم 9 دی ، تجلی بصیرت ، همت و ولایت مداری امت حزب الله

برخاسته ى از بصیرت است، از دشمن‌‌‌‌‌شناسى است، از وقت‌‌‌‌‌شناسى است، از حضور در عرصه ى مجاهدانه است



مراسم بزرگداشت حماسه نهم دی ماه سال 1388 در بخش تسوج با حضور پر شور مردم مومن و متدین و انقلابی به همراه امام جمعه محترم و مسئولین و روحانیت منطقه در مسجد جامع تسوج برگزار شد در این مراسم با شکوه امام جمعه محترم تسوج جناب آقای حجت الاسلام بجانی به تبیین حماسه بزرگ نهم دی ماه 1388 پرداختند ایشان از نهم دی 88 به عنوان حماسه بزرگ ، خیزش ملت مسلمان ایران علیه استکبار و برگ زرینی از تاریخ انقلاب اسلامی یاد کردند ایشاناین حماسه را . تجلی بصیرت ، همت و ولایت مداری امت حزب الله دانستند.



  شرکت کنندگان در آیینهای بزرگداشت حماسه 9 دی در جای جای ایران اسلامی همچنین با فریادهای الله اکبر ، خامنه ای رهبر به بدخواهان نظام جمهوری اسلامی نشان دادند که برای پشتیبانی از ولایت فقیه و پاسداری از نظام مقدس جمهوری اسلامی به عنوان حاصل خون شهدای انقلاب اسلامی ، در هر شرایطی آمادگی جانفشانی دارند

 

 نُه دی روز استقرارحق است
نشان لشگر بیدار حق است

  نُه دی جلوه آزادگی ها
بسیج امّت و آمادگی ها

 نُه دی روز ایمان و بصیرت
خروش مردمان پاک سیرت

 
نُه دی روز ایثار و شجاعت
ز شرک خیل اهریمن برائت

 گر کرب و بلا نبوده ایم حال هستیم
گر شام بلا نبوده ایم ، حال هستیم

 
ای مردم عالم همگی گوش کنیـد
تا آخر خون مطیع رهبر هستیم

 

 گرگ‌ها خوب بدانند، در این ایل غریب
گر پدر مرد، تفنگ پدری هست هنوز

 
گرچه نیکان همگی بار سفر بربستند
شیر مردی چو علی خامنه‌ای هست هنوز

.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۲ ، ۱۹:۵۱
ali montazeri