پرهیزکاری در عین گرفتاری
پرهیزکاری در عین گرفتاری
در فتح خیبر هنگامی که گرسنگی شدید، بر مسلمانان مستولی گردیده بود و آنان با خوردن
گوشت حیواناتی که خوردن آنها مکروه است، گرسنگی را برطرف می کردند، چوپان سیاه
چهره ای که برای یهودیان گله داری می کرد، حضور پیامبر شرفیاب گردید و درخواست
نمود که حقیقت اسلام را بر او عرضه بدارد.او در همان جلسه بر اثر سخنان نافذ
پیامبر ایمان آورد، و گفت: این گوسفندان همگی در دست من امانت است، و اکنون که
رابطه من با صاحبان گوسفندان بریده شد، تکلیف من چیست؟ !
پیامبر در برابر دیدگان صدها سرباز گرسنه، با کمال صراحت فرمود: «در آئین ما خیانت
به امانت یکی از بزرگترین جرمها است. بر تو لازم است همه گوسفندان را تا در قلعه
ببری و همه را به دست صاحبانشان برسانی». او دستور پیامبر را اطاعت نمود و
بلافاصله در جنگ شرکت کرد و در راه اسلام جام شهادت نوشید.
آری، پیامبر نه تنها در دوران جوانی، لقب «امین » گرفته بود، بلکه در تمام حالات
امین و درستکار بود.در تمام دوران محاصره، رفت و آمد گله های قلعه، در صبح و عصر،
کاملا آزاد بود، و یک نفر از مسلمانان در فکر ربودن گوسفندان دشمن نبود. زیرا آنان
در پرتو تعالیم عالی رهبر خود، امین و درستکار بار آمده بودند.تنها یک روز که
گرسنگی شدیدی بر همه آنها غالب گردیده بود، دستور داد، دو راس گوسفند از گله
بگیرند، و باقیمانده را رها کنند، تا آزادانه وارد دژ شوند، و اگر اضطرار شدید در
کار نبود، هرگز دست به چنین کار نمیزد.از اینرو، هر موقع شکایت سربازان خود را از
گرسنگی می شنید، دست به دعا بلند می کرد و می گفت: بارالها! دژی که مرکز غذا است،
به روی سربازان بگشا و هرگز اجازه نمی داد، بدون فتح و پیروزی به اموال مردم
دستبرد زنند.
برگرفته از کتاب فروغ
ابدیت، آیت الله سبحانی، ص729.